خرید ارزهای دیجیتال؛ انقلاب سرمایه‌ داری است یا سوسیالیستی – بخش اول

حضور ارزهای دیجیتال حاصل یک انقلاب سرمایه‌ داری است یا سوسیالیستی؟ هدف این سیستم ارتقای ارزش های فردی است یا تشویق انگیزه های جمعی؟ شاید پس از آشنایی با ارزهای دیجیتال این سوالات ذهن شما هم شکل گرفته باشد. در این مقاله ما درحد بضاعت به بررسی دنیای ارزهای دیجیتال از منظر ارزش‌های سرمایه‌داری و سوسیالیستی می پردازیم.
افراد وارد دنیای ارز دیجیتال می شوند و همچون هر چیز دیگری تنها چیزی را می بینند که دوست دارند ببینند. اکثرا فرصتی می بینند برای آزادی و امنیت در معاملات خصوصی.  شاید مدتی زمان لازم باشد تا مردم بفهمند در ورای این انقلاب غیرمتمرکزسازی چه چیزدر جریان است. ما در این مقاله به شما کمک می کنیم از زاویه ای دیگر این انقلاب را نظاره گر باشید.
نکته قابل توجه برای تازه واردان دنیای ارزهای دیجیتال این است که انقلاب بلاک چین بخشی از تمرکززدایی است. در این سیستم شبکه‌ای از افراد، شرکت‌ها و سازمان‌های جهانی، یک اجتماع را تشکیل می‌دهند. اجتماعی که  اولویت را بر نفع شخصی می‌گذارند که با نفع شبکه در یک راستا قرار دارد. این سیستم به رفتار صادقانه افراد در شبکه ارزش می نهد و با این وسیله با فساد و تقلب مقابله می کند. پس وقتی افراد نفع فردی را اولویت قرار می‌دهند، در واقع به نفع جمعی شبکه نیز کمک می‌کنند.
برای خرید تتر ، خرید بیت کوین ، خرید اتریوم و سایر ارزهای دیجیتال از سایت دیجی دلار کافی است تا بعد از ثبت نام اقدام به خرید و فروش رمز ارزها کنید.

ارزهای دیجیتال؛ انقلاب سرمایه‌ داری است یا سوسیالیستی

زندان یا همکاری؟

داستان معروفی وجود دارد از دیکتاتور شوروی، ژوزف استالین، درباره یک مرغ که شاید شنیده باشید. در سال ۱۹۳۵، استالین مشاوران ارشد و معتمد خود را به یک جلسه دعوت کرد. استالین مرغ زنده‌ای را برداشت و شروع به کندن پرهای مرغ کرد. پرنده بیچاره از درد فریاد می‌زد اما استالین آنقدر ادامه داد که تمام پرهای مرغ را کند.
سپس پرنده را روی زمین گذاشت و مقدار اندکی دانه جلویش ریخت. مرغ پرکنده مشغول خوردن دانه‌ها شد. استالین دست در جیب کرد تا مشت دیگری دانه بیرون بیاورد. مرغ به ‌سمت استالین برگشت و شروع به خوردن دانه‌های تازه از دست او کرد؛ دستی که تا چند لحظه پیش بی‌اعتنا به فریادهایش پرهایش را می کند. 
استالین به کسانی که آنجا بودند گفت: “مردم مثل این مرغ هستند. رنج و عذاب را به آنها تحمیل کنید. لحظه‌ای که نیازشان را به آنها نشان ‌دهید، آنها برای گرفتن دانه دنبالتان خواهند افتاد.”
فارغ از این که این داستان واقعی است یا نه، میلیون‌ها انسان به خاطر روحیه جمع‌گرایی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی کشته شدند. احتمالا در مورد هولودومور، قحطی بزرگ اوکراین در 1923 شنیده اید. بین ۳ تا ۸ میلیون نفر در این قحطی کشته شدند. به دلیل عدم یادداشت به دست آوردن عدد دقیق جان ‌باخته‌ها تقریبا غیرممکن است. مرز های اوکراین به دستور استالین بسته شدند. مردم به خوردن سگ‌، گربه، موش، قورباغه، پرندگان، برگ و علف روی آورده بودند. برخی از مرده‌ها تغذیه می‌کردند و نقل شده که حتی والدین فرزندان خود را می‌خوردند. در عکس زیر می بینید که پناهندگان با سوار شدن روی واگن قطار ها قصد خروج از اوکراین را دارند.

ارزهای دیجیتال؛ انقلاب سرمایه‌ داری است یا سوسیالیستی

بسیاری از ما استالین را به ‌عنوان یک شخصیت بد می‌شناسیم اما چرچیل چطور؟ چرچیل برای بسیاری آدم خوب داستان به نظر می‌رسد.‌ اما در نامه محرمانه چرچیل آمده است:
“به‌شدت موافق استفاده از گازهای شیمیایی علیه قبایل غیرمتمدن هستم. مخالفت ‌های دفتر هندوستان برای استفاده از گاز شیمیایی علیه بومیان غیرمنطقی است. گاز سلاح لطیف‌تری نسبت به خمپاره‌ های انفجاری است که دشمن را وادار به تصمیم‌گیری با تلفات کمتری نسبت به هر سلاح دیگری می‌کند.”
اما مهم نیست شما از چه کسی حمایت می کنید. چرچیل یا هر شخصیت مهم تاریخی یا قهرمان تاریخ و آزادی به شمار می رود یا ریاکار و نژادپرست و مشوق کشتار جمعی. ولی این رویه عادی همه ماست که تلاش می‌کنیم همه چیز و همه کس را در دسته‌ بندی‌ های افراطی جا دهیم.

دسته‌بندی و سوگیری شناختی

ما برای درک جهان با هر داده جدیدی اعم از فناوری، سلبریتی‌ها، موسیقی، ترندهای اجتماعی و غیره که مواجه می‌شویم، آنها را از صافی ذهن‌ شان عبور می‌دهیم و در دسته ‌بندی‌ های افراطی قرار می دهیم. 
دسته ‌بندی کردن در مرکز بسیاری از اندیشه ‌های فیلسوفانه قرار گرفته و نیروی پیشران تعدادی از سوگیری ‌های شناختی ما را تشکیل می‌دهد. وقتی در مورد مفاهیم گسترده‌تری از جامعه مانند قوانین، سیاست یا اقتصاد هم فکر می‌کنیم، میل به قطبی‌سازی آنها داریم. ما همه چیز را یکی از دو حالت سوسیالیستی یا سرمایه‌داری در نظر می‌گیریم. 
داستانی که درباره استالین تعریف کردم، بارها به عنوان روایت ضد سوسیالیستی استفاده شده است. هر بار که مردم چیزی شبیه به سوسیالیسم می‌بینند، آن را در شدیدترین حالت ممکن تعبیر می‌کنند و در دسته‌ مشابهی قرارش می‌دهند. تعدی و ظلم تنها مختص سوسیالیسم نیست. نمونه‌های زیادی از آزار و اذیت طبقات پایین تحت نظام سرمایه‌داری افسار گسیخته وجود دارد.
خلاصه این که ما نمی توانیم ارزهای دیجیتال را در هیچ دسته بندی از سرمایه‌داری و سوسیالیسم، محافظه‌کاری و ترقی‌خواهی، چپ و راست یا هر چیز دیگری از تاریخ و جامعه قرار دهیم. اهمیتی ندارد که به چه سمتی گرایش داریم، تا زمانی که اشتیاق فراگیرشدن را داشته باشیم اقتصاد غیرمتمرکز را جذاب می دانیم. 

افراد، قربانی اصلی جمع‌گرایی

قبل از نظام ‌های فناوری غیرمتمرکز، جمع‌گرایی راستین بدون قربانی شدن عده ای کثیر غیرممکن بود مثل مارکسیسم در شوروی، که جمع‌گرایی را تا حد قیمت جان افراد به اوج رساند. این سیستم ها محکوم به شکست هستند مگر اینکه افراد چنان به سیستم وفادار باشند که حاضر به قربانی‌کردن آزادی یا ارزش‌ های فردی ‌شان برای برقراری سیستم شوند.
در اتحادیه جماهیر شوروی سوسیالیستی، دولت تلاش کرد خشونت و اعمال ترس را در دستور کار خود قرار دهد چون انگیزه‌های دولت و مردم با یکدیگر هم راستا نبود. اما استفاده از ترس عاقبت خوشی در شوروی نداشت و بسیاری از مردم انگیزه‌ای برای کارکردن بیشتر نداشتند.
سرمایه‌داری و سوسیالیسم هر دو برای ایستادگی در برابر نظام‌ های زورگو بنا شده‌اند. برای مردم عادی که از حق زندگی، آزادی و داشتن اموال محروم شده بودند. نخبگان سیاسی در هر دو، تسلط را در دست گرفتند و نسخه‌های جدیدی از مشکلاتی را که امید به حل آن داشتند باز تولید کردند. زورگویان جدید بانک‌دار ها، میلیاردر های شرکتی و احزاب سیاسی بودند.
نخبه‌گرایی و سواستفاده از آن قدرت بود که منجر به فروپاشی اقتصادی شد و ساتوشی ناکاموتو را به ساخت بیت کوین رهنمون کرد. شکل زیر بلاک جنسیس بیت کوین است که پیام مخفی ساتوشی ناکاموتو درباره ورشکستگی بانک‌ها در آن آمده است.

ارزهای دیجیتال؛ انقلاب سرمایه‌ داری است یا سوسیالیستی

ادامه دارد …
 

آخرین تاریخ تغییر این مطلب: آوریل 22, 2024